yaranemehr

Sunday, April 16, 2006

به ياد صادق هدايت با مقدمه اي از بوف كور

در زندگی زخمهايی هست که مثل خوره در انزوا روح را آهسته در انزوا
 می خورد و میتراشد.
    اين دردها را نمیشود به کسی اظهار کرد، چون عموما عادت دارند که اين 
دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پيش آمدهای نادر و عجيب بشمارند
و اگر کسی بگويد يا بنويسد، مردم بر سبيل عقايد جاری و عقايد خودشان
سعی می کنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخر آميز تلقی بکنند -زیرا بشر 
هنوز چاره و دوائی برايش پیدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی بتوسط
شراب و خواب مصنوعی بوسیله افیون و مواد مخدره است- ولی افسوس که
 تاثیر این گونه دارو ها موقت است و بجا ی تسکین پس از مدتی بر
 شدت دردمیافزاید.
    آیا روزی به اسرار این اتفاقات ماوراء طبيعی ، این انعکاس سایهء روح 
که در حالت اغماء و برزخ بين خواب و بيداری جلوه می کند کسی پی
خواهد برد؟

2 Comments:

Post a Comment

<< Home