yaranemehr

Wednesday, September 13, 2006

مستي

می و ميخانه مست و ميکشان مست
زمين مست و زمان مست آسمان مست
نسيم از حلقه ی زلف تو بگذشت
چمن شد مست و باغ وباغبان مست
تا زدم يک جرعه می از چشم مستت
تا گرفتم جام مدهوشی ز دستت
شد زمين مست آسمان مست
بلبلان نغمه خوان مست
باغ مست و باغبان مست
تو زمزمه ی چنگ و عود منی
نغمه ی خفته در تار و پود منی
تو باده ی جام و سبوی منی
مايه ی هستی و های و هوی منی
گرچه مست مستم نه می پرستم
به هر دو جهان مست عشق تو هستم
تا من چشم مست تو ديدم
ز ساغر عشقت دو جرعه چشيدم
شد زمين مست آسمان مست
بلبلان نغمه خوان مست
با غ مست و باغبان مست

Tuesday, September 12, 2006

انبوه سبز